معذرت بابت دیر اومدنم
سلام و شرمتده دوست جونیا
نبودم ولی خیلی حرفا و اتفاقا افتاده واسم!!!
شاید نتونم همشو الان توضیح بدم
ولی یکسریشو میگم
به بعضی دلایل که خودمم نمیدونم بعد از زایمانم دچار کمر درد شدم که هر روز دردم بیشتر شد و به الان رسیده که از پا افتادم!!!!
رفتیم انواع دکترا ،بهترین دکترا!!!
ولی چ فایده...هنوز که هنوزه درد دارم ..دیسک کمر..اسپاسم رگ سیاتیک!!!
چمیدونم چی بگم از دردام!بازم خدا رو هزاران مرتبه شکــــــر
از مهدی هم تشکر میکنم بابت صبرش که دردمو تحمل میکنه
چون دو ماهه اصن خونمون نرفتیم بخاطر استراحتی که باید داشته باشم!
خوب حالا از دخمل نازم بگم عشق خودم ...زندگیم...مونسم...همدمم
خانومم دیگه ماشاا... بزرگ شده دندونای پایینش دو تا در اومده حالا داره بالا در میاد
5 اردیبهشت چهار دست وپا شروع شد و الانم که ازهمه جا میری بالا و به همه جا خودتو میگیری و راه میری
عزیزم خانوم شده فداش بشم
نازگلم ب بابات خیلی وابسته ای..بابات که میاد خونه اگه نون دستش باشه باید نونا رو بذاره شما رو بغل کنه و با نونا بره اشپزخونه!!
بابا رو ک میبینی میگی بابا دَدَ
قربون دهنت وخنده هات بشم
شیطون شدی که نگو!
عکساتو تو پست بعدی میذارم خانوم گلم