اولین فضولی جیگر خانومم
سلام مامانی اومدم ایندفه از شیطونیات بگم جدیدا عاشق میز تلویزیون و دکوریاش شدی هر چی رو میز باشه خودتو باقل قل میرسونی و به مراد دلت میرسی شیطونک من 28-11-92 خودتو ازاینطرف اتاق تا پیش بابات قل میدادی وآخرشم رفتی جلو میز آقا فیله رو برداشتی و .... فرداش داشتم بهت سوپ میدادم که نمیخواستی و با تف کردن میریختی بیرون اما من به زور بهت میدادم که حداقل سیربشی وقتی دیدی ول کن نیستم میگفتی ب ب ب ب ب یعنی بابا بیا به دادم برس!!! 92-11-30 مامان بزرگ رفتن بیرجند و ما باز تهنا شدیم ظهر که مامان درگیر بود تو آشپزخونه و شما رو گذاشته بودم تو روروئک که بازی کنی تا صدای تبلیغ بالابالا رو شنیدی هی گردنتو میبردی بالا که...