دخملی شیطونکم

سلام یسنایه مامان عاشقتم و به امید بودنت خندیدنت شیطنتات نفس میکشم

.بمیرم واسه دخملم که نیمه ی اول اردیبهشت از شیرگرفتمش.خیلییییی واسم سخت بوووود خیلیییی.کارم همش گریه بود!!!اصلا فکرشم نمیکردم اینقدر حالم بهم بریزه این پروسه.واسه از شیر گرفتنت اومدیم بیرجند .مامان جونم هم اعتکاف رفته بودن.ولی چاره ای نبود خلاصه تا ظهر حسااااابی سیر شیرت کردم یادم میاد جیگرم اتیش میگیره بخدا.بعد به سینه هام صبرزرد زدم شما کمی زبون زدی دیدی تلخه کلی اب بهت دادیمکه تلخی دهنت برطرف بشه.به بابات میگفتی بابا جی جی تخه /تلخه/الهی فدای دخترکم بشم.خداییش مهدی کمکم بود و میبرد بیرون دورش میداد.شب اول اینقد بی حال بودی که همش خودمو لعنت میکردمو تو دلم گریه.شب دوم از بس گریه کردم ابجیم گفت بهت وقتی خوابی شیر بدم اما هرچی سینه رو میدادم دهنت نمیخوردی!!!اخرشم پشتتو کردی بهمو خوابیدی!!!!قربونت بشه مامان معذرت دخملکم.راستی خیلی جیگر میحرفی

فرهنگ لغت یسنایی：

چوطوری：چطوری

عمو سا： عمورضا

بستتی：بستنی

 باتیتی：بادکنک

پوتیتی：پرتقال

سوله：زهره

سلا：زهرا

جدو：ددو

ابوالفضل：ابولثسل

ادامه داررررد فرهنگ لغت دخملی.....